شاسوسا

شاسوسا

من می خواهم برگردم به دوران خلوت خودم. من نمی خواهم دیگر کسی برای من چنگ و دندان نشان بدهد. یعنی راستش حوصله آزار دیدن را ندارم
شاسوسا

شاسوسا

من می خواهم برگردم به دوران خلوت خودم. من نمی خواهم دیگر کسی برای من چنگ و دندان نشان بدهد. یعنی راستش حوصله آزار دیدن را ندارم

نگاهی اجمالی به زندگی و آثار سه نویسنده زن معاصر جهان عرب


نگاهی اجمالی به زندگی و آثار سه نویسنده زن معاصر جهان عرب
خراسان - مورخ یکشنبه 1391/12/06 شماره انتشار 18349
نویسنده: محمد جواد استادی

ادبیات معاصر عرب در این سال ها پیشرفت فوق العاده ای داشته است. با گسترش حوزه های رمان و داستان کوتاه در بین نویسندگان عرب و ترجمه گسترده این آثار به زبان های دیگر، شاهد جهانی  شدن روزافزون ادبیات آن ها هستیم. در این بین با وجود محدودیت هایی که معمولاً در برخی سرزمین های عربی برای زنان وجود داشته است، امروز شاهد ظهور و شهرت نویسندگان زن عرب زبان هستیم. در این نوشتار به اختصار به معرفی سه نویسنده سرشناس جهان عرب می پردازیم.

اهداف سوئیف

«اهداف سوئیف» رمان نویس و تحلیلگر مسائل فرهنگی و سیاسی، متولد سال 1950 میلادی در مصر است. او که متولد شهر تاریخی قاهره است تحصیلات خود را در مصر و پس از آن انگلستان گذراند. او موفق شد تا مدرک دکترای خویش را در رشته زبان شناسی از دانشگاه لنکستر بریتانیا دریافت کند.

  

سوئیف نخستین رمان خویش را با نام «در چشم خورشید» و در سال 1993 میلادی منتشر کرد. داستانی که در مصر و انگلیس رخ می دهد و روایت گر بلوغ و رشد یک دختر زیبای مصری به نام آسیه است. دختری که اعتراف می کند : « زندگی ام با هنر بسیار راحت تر و جذاب تر است.»

دومین رمان او که در سال 1999 میلادی منتشر شد «نقشه عشق» نام داشت. این رمان به شهرت نویسنده کمک شایانی کرد تا جایی که در فهرست نامزدهای دریافت جایزه بوکر قرار گرفت. «نقشه عشق» به بیست و یک زبان ترجمه و منتشر شده و به فروشی بیش از یک میلیون نسخه دست یافته است.

اهداف سوئیف دو مجموعه از داستان های کوتاه خود را نیز منتشر کرده است. در سال 1983 میلادی مجموعه داستان کوتاه «عایشه» و در سال 1996 میلادی نیز مجموعه ای با نام «سندپایپر» که نام گونه ای مارماهی است.

زبان نوشتاری این نویسنده زن در مرحله نخست انگلیسی است. اما گفتمان او در نوشته هایش عربی است، در واقع مخاطب داستان های سوئیف، زبان عربی را از طریق خواندن نوشته های او به انگلیسی در می یابند.

او در حوزه ترجمه نیز فعالیت هایی داشته است. از جمله مهم ترین ترجمه های او باید از ترجمه کتاب «رام ا... را دیدم» از عربی به انگلیسی نام برد. کتابی که نوشته مرید برغوثی است و البته مقدمه مهمی نیز از ادوارد سعید دارد. سوئیف که نگاه  سیاسی را در نگارش آثارش ترک نمی کند به تاریخ و سیاست مصر اهمیت زیادی می دهد. او به شکلی جذاب و لذت بخش مخاطب خود را با تاریخ و وضعیت سرزمینش آشنا می سازد. از دیگر موضوعاتی که این نویسنده در نوشته های داستانی و غیر داستانی خود مورد توجه و کنکاش قرار داده است موضوع فلسطین است.

«سفر فلسطینی» به قلم او نخستین بار در نشریه گاردین منتشر شد و پس از آن به طور تکمیل شده در مجموعه ای از مقالات او و به شکل کتابی با نام «قطعاتی از زمین مشترک» در سال 2004 میلادی منتشر شد. هم چنین او مقدمه ای نیز بر چاپ مجدد «زندانی عشق» ژان ژنه نوشت.

از دیگر اقدامات مهم و تأثیرگذار این نویسنده فعال باید به تأسیس نخستین جشنواره ادبیات فلسطین در سال 2008 میلادی اشاره کرد که خود او نیز مسئولیت این جشنواره را بر عهده دارد. سوئیف به طور جدی با نشریه گاردین در حوزه مسائل و تفسیرهای سیاسی همکاری دارد به طوری که تحلیل های مفصل و جدی او درباره انقلاب مصر در این نشریه منتشر شد. او در ژانویه سال 2012 میلادی کتابی را با موضوع انقلاب مصر و با نام «قاهره: شهر من، انقلاب ما، یک حساب شخصی از نخستین سال انقلاب مصر» منتشر کرد. خواهر او لیلا سوئیف و برادرزاده و خواهرزاده اش نیز از جمله فعالان فرهنگی و سیاسی مصر به حساب می آیند.

اهداف با «یان همیلتون» ازدواج کرده است و دو فرزند به نام های عمر رابرت همیلتون و اسماعیل ریچارد همیلتون دارد. او زندگی خویش را بین دو شهر لندن و قاهره تقسیم نموده است.

آسیه جبار

آسیه جبار نام دیگر فاطمه-زهره ایمالیان است، رمان نویس، مترجم و فیلم ساز الجزایری که در سال 1936 میلادی متولد شده است. بخش اعظم نوشته ها و کارهای این نویسنده الجزایری به موضوع موانع و مشکلات زندگی زنان می پردازد. در واقع او در آثارش نگاه فمنیستی خود را به شکل آشکار عرضه کرده است. مهم ترین دغدغه او مسائل زنان است و به عنوان یک چهره فعال جنبش زنان شناخته می شود. او در رمان های خود به وضوح مسائل و درگیری های زنان الجزایر را به صورت سلسله وار و مرتبط با هم پیگیری کرده است. او موضعی ضد سنت های پدرسالارانه دارد و این تفکر پدرسالاری را نوعی استعمار فرض می کند. منتقدان جبار را یکی از مهم ترین و پرنفوذترین نویسندگان شمال آفریقا می دانند. در سال 2005 میلادی او این افتخار را یافت که به عنوان عضو رسمی آکادمی فرانسه انتخاب شود.

جبار سال 1996 میلادی به پاس تمام فعالیت های ادبی خویش جایزه مهم نیوستات را به دست آورد. جبار که از نژاد بربرهاست در یک روستای کوچک در الجزایر متولد شده است. پدرش در مدرسه محلی زبان فرانسه تدریس می کرد. آسیه بعد از تحصیلات ابتدایی به یک مدرسه شبانه روزی رفت و در سال 1955 میلادی موفق شد به عنوان نخستین زن الجزایری به «اکول نرمال» که کالج نخبگان پاریس بود راه یابد. دو سال بعد یعنی در سال 1957 میلادی او نخستین رمان خویش را با نام «تشنگی» منتشر کرد. جالب است که او از ترس مخالفت پدر با فعالیت های ادبی اش کتاب را با نام مستعار آسیه جبار منتشر کرد و تا به امروز با همین نام به کار خود ادامه داده است.

او یک سال پس از انتشار رمان نخست، دومین کتابش را با نام «بی تاب» منتشر کرد. در سال 1958 میلادی با «احمد اولد رئیس»ازدواج کرد که البته دوامی نیافت. در سال 1962 میلادی جبار کتاب «کودکان جهان جدید» را به علاقه مندان خود ارائه و دنباله آن را نیز در سال 1967 میلادی با نام «آلوئت ساده لوح» منتشر کرد. سال 1980 میلادی با «ملک آلولا »شاعر الجزایری ازدواج نمود و تا به امروز با همسرش در پاریس زندگی می کنند. جبار که به عنوان استاد ادبیات فرانسه در دانشگاه نیویورک نیز تدریس می کند در سال 2000 میلادی جایزه ادبی صلح را از نمایشگاه کتاب آلمان دریافت کرد.

رجاء عالم

رجاء عالم رمان نویس اهل عربستان سعودی است که در سال 1970 میلادی در مکه متولد شد.

او در رشته زبان و ادبیات انگلیسی فارغ التحصیل شد و سال ها به عنوان یک معلم خصوصی، در مرکز آموزشی معلمان پیش دبستانی در جده فعالیت کرده است.

از این نویسنده زن اهل عربستان چندین نمایش نامه، سه رمان و یک مجموعه داستان  کوتاه منتشر شده است.

داستان کوتاهی با نام «هزار نوا و مدیره» به انگلیسی ترجمه شده و در مجموعه ای به نام «صدای تغییر: داستان های کوتاه نویسندگان زن عربستان سعودی» منتشر شد. تولد عالم در مکه و پس زمینه فعالیت های خانوادگی اش در چشم انداز و نوشته های او تأثیر زیادی داشته است. او به نوعی نگاه خویش را در بازسازی و تغییرات شهر مکه در برخی آثارش ارائه کرده است. او می گوید: «کشور من سرزمینی است جهانی... در حال حاضر من در مکه حس تعلق دارم. نه به دلیل وجود هزاران کالبد که مراسم حج را انجام می دهند، بلکه به خاطر روحی که مرا از تنهایی می رهاند. من احساس می کنم در این جا ماه کامل را فراتر از آن چه هست می بینم.» برخی آثار او که به زبان عربی نگاشته  شده توسط عربستان سعودی ممنوع اعلام شده اند. در نهایت نوشتن به زبان انگلیسی به یک تصمیم مهم برای او تبدیل شد. این نویسنده که در حال حاضر زمان خود را بین شهرهای جده و پاریس تقسیم کرده است در سال 2011 میلادی جایزه معتبر بوکر عربی را برای رمان «گردنبند کبوتر» دریافت کرد. از دیگر رمان های این نویسنده می توان از «خاتم» و «جاده ابریشم» نام برد.

نگاه او به مکه با نقدهای متفاوتی از سوی افراد مختلف روبه رو شده است. برخی او را متهم می کنند که از مکه تصویری بدون قداست ارائه می کند و حرمت شکنی کرده است. اما گروهی دیگر معتقدند که او قداست را زیر سؤال نمی برد بلکه عملکرد آل سعود را مورد سؤال جدی قرار داده است.

او در رمان خاتم بخش هایی از زندگی ساکنان مکه را به تصویر می کشد که از چشم دیگران پنهان مانده است. او در این کتاب فضای مکه را به عنوان شهری مملو از برج و ساختمان های شیشه ای مورد نقد قرار می دهد. در واقع او در آثارش نه قداست واقعی و نهفته شهر مقدس مکه بلکه رفتارهای اجتماعی بخشی از مردم این شهر را به تصویر می کشد. این نویسنده همچنین معتقد است که رمان گردنبند کبوتر بر اساس واقعیت های زادگاهش مکه، تجربیات شخصی و خاطره هایش شکل گرفته است

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد